شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ دايي م برگشت گفت *بايد يه کاري کنم ديگه رضا(پسرش) شيرخشک نخوره* گفتيم چرا، ميگه *آخه بنزين گرون شده* با تعجب بهش گفتم خب چه ربطي به شير اين بچه داره؟:-o *بهم گفت خب بايد پول قوطي شير رو ديگه بخرم بنزين* . يعني تا اين حد،اصن يه وضعيه :-| دايي مB-)
هههههه
واس چي ميخندي بچه مرشد.. نکنه شما هم اينقدر آينده نگر هستين:دي
اي بابا... من آينده نگر نيستم! آينده خورم:)
آخي:دي
از دست شما آقا راشد:)
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top